با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
دامادهایش را تست کنداو داماد اولش را به کنار دریاچه دعوت کرد و عمدا تو آب افتاد و وانمود به غرق شدن کرد بدون هیچ تاخیری داماد تو آب پرید و مادرزنش را نجات داد.
صبح روز بعد او یک ماشین نو "براند "را در پارکینگش پیدا کرد با این پیام در شیشهءجلویی.متشکرم !از طرف مادر زنت کسی که تورا دوست دارد
بعد از چند روز خانم همین کار را با داماد دومش کرداو هم به آب پرید و مادرزنش را نجات داداو یک ماشین نو" براند "با این پیام بهش تقدیم کردمتشکرم!مادرزنت کسی که تو را دوست دارد
بعد از چند روز او همین کار را با داماد سومش کردزمانیکه او غرق می شد دامادش او را نگاه می کرد بدون اینکه حتی یک اینچ تکان بخورد و به این فکر می کرد الاخره وقتش ر سیده که این پیرزن عجوزه بمیردصبح روز بعد او یک ماشین نو" براند" با این پیام دریافت کردمتشکرم! پدر زنت
راننده پراید بزن بغل.
خواهرتونن؟
- نه.
خانومتونن؟
- نه.
اصلا نسبتی دارین؟!
- نه!
به هر حال خیلی به هم میاین! کاش با هم ازدواج کنین! بچه تون خوشگل میشه!!
“گشت ارشاد، طرح افزایش جمعیت”
دیروز عصری تو اتاقم بودم،داشتم کتاب میخوندم،یهو دیدم مادر بزرگم داره داد میزنه احسان بیا بیا بسیج اومده اونم چندتا صداشونم اومد شنیدم خودم،آقا مارو میگی گفتم ای داد بیداد بسیجی چرا آخه
پریدم از اتاق بیرون میگم کجان تو حیاطن؟کجا دیدیشون؟ میگه اینها اینها موبایلت رو میز برات بسیج اومده
من
مامان بزرگ : چیییه ؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان بزرگ داریــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!؟
مامانم ۲ ماهه به همه گفته خطش سوخته…رفتم نگاه کردم دیدم سیم کارتشو برعکس انداخته تو گوشی !!! آخرشم برگشته میگه همش تقصیر توئه بس که با گوشیم ور میری !
فک و فامیله داریم؟
بچه بودم بابام منو برده بود شهر بازی سوار تاب زنجیری شده بودیم ، هنوز دور نگرفته بود دستگاه که دیدم بابام داره از ترس داد و هوار میکنه..طرف نگه داشته دستگاهو به بابام میگه چی شده ؟ میگه این پسر من میترسه مارو پیاده کن !
پدرِ من دارم !؟
خواهر زاده ام کوچیکه … اعصابش خورد بود یه هو برگشت گفت : ای خدااااااا …. بابام میگه چی شده جیگر؟ خواهر زادم با عصبانیت بیشتر به بابام میگه : مگگگگگهههه تو خدایییییییی؟؟؟؟
دیروز عصری تو اتاقم بودم،داشتم کتاب میخوندم،یهو دیدم مادر بزرگم داره داد میزنه احسان بیا بیا بسیج اومده اونم چندتا صداشونم اومد شنیدم خودم،آقا مارو میگی گفتم ای داد بیداد بسیجی چرا آخه
پریدم از اتاق بیرون میگم کجان تو حیاطن؟کجا دیدیشون؟ میگه اینها اینها موبایلت رو میز برات بسیج اومده
من
مامان بزرگ : چیییه ؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان بزرگ داریــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!؟
مامانم ۲ ماهه به همه گفته خطش سوخته…رفتم نگاه کردم دیدم سیم کارتشو برعکس انداخته تو گوشی !!! آخرشم برگشته میگه همش تقصیر توئه بس که با گوشیم ور میری !
فک و فامیله داریم؟
بچه بودم بابام منو برده بود شهر بازی سوار تاب زنجیری شده بودیم ، هنوز دور نگرفته بود دستگاه که دیدم بابام داره از ترس داد و هوار میکنه..طرف نگه داشته دستگاهو به بابام میگه چی شده ؟ میگه این پسر من میترسه مارو پیاده کن !
پدرِ من دارم !؟
خواهر زاده ام کوچیکه … اعصابش خورد بود یه هو برگشت گفت : ای خدااااااا …. بابام میگه چی شده جیگر؟ خواهر زادم با عصبانیت بیشتر به بابام میگه : مگگگگگهههه تو خدایییییییی؟؟؟؟