تو این زمونه دو نفر همیشه تنهان
یکیش دختری ک آرایش بلد نیست..
یکی هم پسری ک دروغ گفتن بلد نیست!!
 

مردی میره بانک دزدی، وقتی کارش تموم میشه رو میکنه به یکی از مشتریان و میگه تو دیدی که من دزدی کردم؟

مشتری میگه : آره
دزده با شلیک اسلحه مشتری رو می‌کشه
بعد دزده رو می‌کنه به یه زن و مرد دیگری و میگه :

شما دیدین که من دزدی کردم:
مرده میگه نه آقا من ندیدم ولی زنم دید!!!

دختر همسایه خواب دیده بود اومده بود بهم میگفت تو خواب دیده:

7 دختر بی شوهر 7 مرد زیبا را خوردند

تعبیر

قحطی شوهر در راه است

سه تا رفيق با هم ميرن بهشت نماينده خدا مياد پيششون و ميگه هر کدوم از شماها توي دنيا کمتر به زنتون خيانت کرده باشيد اينجا ماشين بهتري سوار ميشيد
نفر اول يه ده باري خيانت کرده بوده و بهش بنز ميدن دومي سه بار خيانت کرده بوده بهش فراري ميدن سومي که خيانت نکرده بوده بهش بوگاتي ميدن

روز بعد اين سه نفر باهم نشسته بودن اوني که بنز سوار بود خيلي ناراحت بود
دو تاي ديگه بهش ميگن چي شده حالا مگه ، بنز هم که بد نيست
اونم ميگه نه موضوع اين نيست ديروز زنم رو اتفاقي ديديم با يک دوچرخه از جلوم رد شد

مامان خسته از سر كار مياد خونه و علي كوچولو ميپره جلو ميگه
سلام مامان
مامان:سلام پسرم
علي كوچولو-مامان امروز بابا با خاله سهيلا اومدن خونه و رفتن تو اتاق خواب و در و از روي خودشون قفل كردن و....
مامان:خيلي خوب عزيزم هيچي ديگه نميخواد بگي، امشب سر ميز شام وقتي ازت پرسيدم علي جان چه خبر بقيه اش روجلوي بابا تعريف كن

سر ميز شام پدر با اعتماد به نفس در كانون گرم خانواده مشغول شام خوردنه كه مامان ميگه :خوب علي جون بگو بيبنم امروز چه خبر بود
علي كوچولو:هيچي من تو خونه بودم كه بابا با خاله ....
بابا:بچه اينقدر حرف نزن شامتو بخور
مامان:چرا ميزني تو پر بچه بذار حرف بزنه ...بگو پسرم
علي كوچولو:هيچي من تو خونه بودم كه بابا با خاله سهيلا اومدن و رفتن تو اتاق خواب و..
بابا:خفه شو ديگه بچه سرمونو بردي شامتو بخور!
مامان:به بچه چي كار داري چرا ميترسي حرفشو بزنه....بگو علي جان
علي كوچولو:هيچي من تو خونه بودم كه بابا با خاله سهيلا اومدن و رفتن تو اتاق خواب و در رو از رو خودشون بستن. منم رفتم از سوراخ در نيگا كردم ديدم كه ....
بابا:تو انگار امشب تنت ميخاره! برو گمشو بگير بخواب دير وقته.
مامان:چيه چرا ترسيدي نميذاري بچه حرفشو بزنه؟ نترس پسرم، بگو
علي كوچولو:هيچي من تو خونه بودم كه بابا با خاله سهيلا اومدن و رفتن تو اتاق خواب و در رو از رو خودشون بستن. منم رفتم از سوراخ در نيگا كردم ديدم بابا داره با خاله سهيلا از اون كارايي ميكنه كه تو هميشه با عمو محمود ميكني

اگه میخوای دخترا عاشقت بشن:

سیمپسون دانا 42 ساله با 273 کیلو گرم قصد دارد تا تبدیل به چاقترین زن جهان شود و هر روز به وزن او اضافه میشود.او برای این کار باید به وزن 447 کیلوگرم برسد .او برای این کار یعنی چاق شدن دو انگیزه ای بزرگ هم دارد.اول ، او می خواهد در کتاب گینس به عنوان چاقترین زن در جهان اسم خود را ثبت کند و در مرحله دوم ، شوهر دانا که 49 ساله است نیز این چاقی او را دوست دارد.